نفوذ به وسیلۀ مدارس و دانشگاهها
این دومورد، شامل اموری چون: کتب درسی، مدیران، اساتید و دانشجویان غربگرا، برنامهها و سخنرانیهای منحرفکننده و...نیز میشود. مدرسه و دانشگاه محل ساختن فکرهاست، ذهن و قلب دانشجو و خصوصاً دانشآموز، طبق فرمایش حضرت علی (ع)، همچون زمین آمادهای است که قابلیت پذیرش هر نوع بذری را دارد ، اینجاست که مربّی و کتاب همچون آب حیاتی جان تشنۀ مترّبی را سیراب میکنند و طبق میل خود، افکار، فرهنگ و آیندۀ آنان که همان آیندۀ بشریت است را میسازند. حال اگر منبع، یعنی استاد و کتاب، منبعی غیر الهی باشند، در آیندهای نهچندان دور مردمانی با تفکر سکولار و غیر الهی تربیت خواهند شد که فرهنگ اسلامی و دینی را تحجّر و عقبماندگی میدانند و جایی برای خدا در تصمیمگیریها و تصمیم سازیهای خود قرار نمیدهند و اخلاق، آداب و زبانی را میآموزد که دشمن را هرچه سریعتر به اهداف خود میرساند و دشمن خود به این ابزار اعتراف دارد چنانکه «اسپنسر» فیلسوف معروف انگلیسی میگوید: «اخلاق، آداب، زبان و تمدّن خود را به مستملکات خود بیاموزید و آنان را به حال خود واگذارید که همیشه از شما خواهند بود ». میدانیم که محل اصلی آموزش انسانها، مدارس و دانشگاه است که اگر از اهداف اسلامی منحرفشده و به آموزشگاه فرهنگ بیگانه تبدیل شوند، برای همیشه ذلّت و استعمار را برای خود و جامعۀ به بار خواهند آورد، لذا آموزش زبان غرب هم با این افراط که مشاهده میشود، از ابزار نفوذ فرهنگی است تا علقۀ مردمان را با اصالت و منابع دینی خود قطع نمایند، نه اینکه علوم خود را به دیگران بدهند، و دشمن خود به این امر معترف است.